گام های صورت گرفته پیش از طراحی یک مجتمع تجاری

مطالعه و بررسی های مستقل از پروژه، از گام های کلیدی پیش از آغاز طراحی است. این مطالعات برای موضوع یک مرکز تجاری با سه پرسش اصلی که دغدغه معمار است و بنابر کاستی های وضع موجود شکل گرفته است، آغاز می شود. 

اول: چه عواملی از اصلی ترین مولفه های موثر در کارایی یک مجموعه تجاری-تفریحی هستند؟
دوم: چگونه می توان حس خوشایندی و تعلق را برای مردم نسبت به یک مجموعه تجاری ایجاد نمود؟
سوم: یک مجموعه تجاری چگونه می تواند رفتار و نوع زندگی ساکنین را ارتقا بخشد؟

برای پاسخ به این پرسش ها می توان مولفه های بسیاری را مورد بررسی قرار داد. این موضوعات بازه بازی هستند که می توانند بی نهایت تعداد ادامه پیدا کنند. در این بین نظر به سوژه ی مورد طراحی، خواسته های کارفرما و محل مورد طراحی تعدادی از پارامترها با حساسیت انتخاب شده اند. این پارامترها ۹ مورد می باشند که در دو دسته ی کلی قرار می گیرند. پرداختن به هر پارامتر به صورت ساختاری آغاز می شود، با دیدی ساختار شکن ادامه پیدا می کند و در قالب دیاگرام هایی راهگشای طراحی خاتمه می یابد.

پارامتر های مورد بررسی در دو دسته ی کلی ادراکی و کالبدی قرار می گیرند. باید در نظر گرفت که تفکیک کامل پارامترها امکان پذیر نیست. زیرا پارامترهای ادراکی در نهایت به صورت کالبدی متجلی می شوند و پارامترهای کالبدی هم واجد بار ادراکی می باشند.

پارامترهای کالبدی در موضوع مورد بررسی شامل ویترین، نما، تغییر ارتفاع سقف و VOID می باشند.
پارامترهای ادراکی در موضوع مورد بررسی شامل خوانایی، فضاهای کنش پذیر، فضای حرکتی متفاوت، نوع جدیدی از تجمع و نور هستند.

موارد مورد بررسی در پارامترهای کالبدی:
ویترین:

آنچه در یک مجتمع تجاری بیش از سایر عناصر نقش ایفا می کند، ویترین های عرضه کننده کالاها است. در عرف مراکز، ویترین ها بر عنصر اصلی فضا به نام دیوار جای گرفته اند. از این رو تغییر در ساختار ویترین ها، تغییر در یکی از سه عنصر اصلی کف، سقف و دیوار را به همراه دارد. آیا می توان به فراخور موضوع مورد عرضه، ویترین را از صورت کلیشه ای و تکرار شونده آن به حالت بهینه ای با کیفیات مناسب تری تبدیل کرد؟

نما:

با توجه به اینکه نما اولین پارامتری از بناست که مخاطب با آن مواجه می شود، نقش اصلی در” جذب مخاطب” و “معرفی کل بنا” را ایفا می کند. طراحی نمای “پویا “،” جذاب” ،”خوانا” و “دعوت کننده به فعالیت های موجود در بنا، یکی از مهم ترین پارامترهای طراحی در راه نیل به اهداف مجموعه می باشد. چگونه می توان نقش نما را از یک پوسته، به امکانی برای معرفی مجموعه تبدیل کرد؟
تغییر ارتفاع سقف:

یکی از پارامترهای موثر درتغییر کیفیت فضایی، ارتفاع فضاهاست. می‌توان ارتفاع را به نحوی تنظیم کرد که علاوه بر تغییر کیفیت فضایی، تقسیم بندی فضایی، تغییر ساختار ارتفاعی، جذابیت‌های بصری گوناگون، تغییر در نحوه ارتباطات عمودی و… را پدید آورد. همه ی این امور می توانند واقعی و ذهنی، باشند. نمونه ی این امر در چارسوق‌های بازارهای ایرانی، قابل مشاهده است.

وید (VOID):

 

فضای خالی اکثرا در میانه ی بنا است که دید به طبقات پایینی و بالایی را ممکن می کند. امکان نور گیری از سقف معمولا در این فضاها پیش بینی می شود و محوریتی به کل مجموعه می دهد VOIDدر افق دید تاثیر بسیار زیادی دارد. صرف نظر از امکان های مطلوب VOID اثرات نا¬مطلوبی نیز دارد که به قرار زیر است:

• یک حفره یا چاله در مقطع (یکنواختی)
• فضای غول آسا فراتر از مقیاس انسانی در یک محیط
• محوریت دادن به ساختار کل مجموعه و بعضا تکرار در طبقات
• ایجاد مسیرهای یکسان حول مرکز (جلوگیری از تنوع فضایی در سطوح مختلف)
• بستن دید به محیط باز بیرون
• قابل پیش بینی و بعضا تکراری بودن چیدمان طبقات

چطور می توان در کالبد جدید با حفظ امکان های مطلوب، اثرات نامطلوب VOID را از میان برد؟

موارد مورد بررسی در پارامترهای ادراکی:
خوانایی:

در مکان های عمومی خوانایی فضاها عاملی است که موجب احساس امنیت و جذب مخاطب می شود. مفهوم خوانایی تعاریف بسیار گسترده ای دارد. به طور کلی شامل مواردی از قبیل: “فهم و درک نسبی کاربری فضاها توسط مخاطب قبل از ورود به فضا”، “القای حال و هوای محیط “، “امکان آدرس دهی در فضاها”،”امکان فهم دیگر فضاها و نحوه ی رسیدن به آنها”،”امکان حدس کاربری ها”، “امکان فهم مسیر های ارتباطی” ،”امکان فهم زون ها” و… می تواند باشد. بدیهی است فضاهای گوناگون مجموعه به سطوح خاصی از خوانایی نیازمندند. آنچه در کل مجموعه مفهوم خوانایی مورد نظر را بیان می کند پاسخ به سه سوال است : کجا هستیم – دراطرافمان چه فضاهایی قرار دارد – چگونه به آن فضاها می رسیم.

فضاهای کنش پذیر:

فضای کنش پذیر فضایی است که در آن ادراکات محیطی به واسطه حضور و تاثیر فرد در مکان کامل می شود. در واقع این انسان است که در ابتدا تکمیل کننده فضا است و سپس آنچه را که خود قسمتی از آن بوده درک می کند. این امر اثراتی را در پی دارد ازجمله: “تنوع فضایی”، “تازگی فضا پس از هر بار حضور در فضا”، “ایجاد امکان تعلق پذیری فرد به فضا”، “مرموز شدن فضا و انگیزش برای کشف فضا و حضور مجدد در آن”. از این رو با ایجاد فضاهای کنش پذیر، کیفیات مطلوبی را در مجموعه ایجاد می کنیم.

فضای حرکتی متفاوت:

در بازار سه دسته رفتار اصلی وجود دارد، که هر کدام شامل ریز رفتارهایی می باشد.

۱ -عبور افراد: حرکت و گذر–دید به اطراف (فعالیت ها و ویترین ها)- فهم دسترسی ها و امکان رسیدن به فضاها

۲-ایستادن کوتاه مدت افراد: دیدن–مکث–ورود و دسترسی

۳-ورود افراد به مغازه جهت خرید: مکث–ورود و دسترسی – خرید

هر کدام از این رفتارها نیازمند فضاهای مناسب خود به لحاظ فیزیکی و معنا شناسی می باشند.

نوع جدیدی از تجمع:

حساس حرکت کردن در فضایی به صورت ۳ و ۴ نفری و نگاه به اطراف نوع خاصی از تجمع در بازارها و مراکز خرید است. این امر نیازمند فضای دلنشین، وجود فضاهایی برای مکث، نیم مکث، دید، امکان خریدهای کوچک بدون برنامه ریزی، امکان دید به فضاهای باز، امکان دید به فروشگاه- ها می باشد. می توان با ایجاد قابلیت هایی در محیط این نوع خاص از تجمع را که از بازار-های سنتی ایران به ارث رسیده باز آفرینی کرد.

نور:

با نظر به بازارهای ایرانی می توان نقش نور و رنگ را در سلسله مراتب، ایجاد فضاهای مختلف و القای احساس های مختلف محیطی و به تبع آن ایجاد کیفیات مختلف در فضا دریافت. با توجه به اینکه مقوله برخورد با نور در چهار دسته زیر قابل دسته بندی می باشد:

۱- تامل در نحوه ورود نور
۲- مکان یابی روزنه های وارد کننده نور
۳- تغییر در ماهیت ظاهری نور به لحاظ شفاف ، نیمه شفاف یا کدر بودن
۴- استفاده از نور و رنگ به طور همزمان
حال پرسش این است که چگونه می توان با کمک نور و رنگ کیفیات مورد نظر را در فضا خلق کرد؟

منبع:

https://kelyas.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه شما