زمستان…برف …نوید دوباره­ ی زندگی…..

دوباره آغاز می کنم زندگی را....با کنار زدن پرده....با تماشای زمین پوشیده از برف، از پشت قاب پنجره....با نوشیدن فنجانی قهوه داغ..... با گرمای آتش هیزم­ های داخل اجاق....و دلی گرم.... آری..زمستان آغاز شده است و آمدنش را با ریزش شاباش سپید بر سر زمینیان نوید می­بخشد.... زمستان...!این سپید جامه­...

تاثیر شبکه های مجازی در زندگی من

حدود شش سال قبل بود که من برای اولین بار گوشی هوشمند خریدم و از آن موقع با فضای مجازی آشنا شده و وارد آن شدم. دنیای مجازی در ابتدا برای من بسیار جذاب بود و انگار وارد عالم جدیدی شده بودم. آن روزها مدام در شبکه های مجازی نام...

سرگذشت یک کارآفرین…!

شنل قرمزی  بعد از یک هفته تلاش، شبنم بالاخره دوخت کیف و پالتواش را به پایان رساند، او از چند سال قبل که خیاطی را از مادرش یاد گرفته بود، همه لباس هایش را خودش می­ دوخت.    پدرش سال­ ها قبل از دنیا رفته بود و او و مادرش...

نقش سیره معصومین (ع) در زندگی عملی ما…

گل­ های شمعدانی حدود دو هفته­ ای از فارغ التحصیل شدن ابراهیم از دانشگاه می­ گذشت. در این مدت بیشتر اوقاتش را با دوستانش می­ گذراند. همیشه سعی می­ کرد قبل از تاریکی هوا به خانه برگردد. چون مادرش تنها بود و بجز او کسی را نداشت. - خب دیگه...