نگاهی به اهمیت کتاب و کتاب خوانی و تاثیر آن بر کالبد جسمی و روحی ما

خط و خال دوست را به تو نمایانده­اند و با لحنی فصیح می­ گویند: اقراء؛ بخوان کتاب جمال ما را! بخوان دیوان پر رمز و راز آفرینش ما را! بخوان به نام آن که لب­ های تو را از خون بسته گل سرخ آفرید!

خداوند، زیبایی را به انسان آموخت. خداوند در بزم ماه ­رویان دو عالم، چیزهایی در گوش انسان زمزمه کرد. یک روز انسان، در سحری ازلی بیدار شد و از خداوند، وقت ملاقات گرفت. خداوند، نویسنده «نون و القلم» است، خداوند شعر را آفرید تا کتاب آفرینش را ترجمه کند. هر نویسنده ­ای فرشته ­ای است که روزی معرفت آدمیان را نازل می ­کند. من می­ گویم: خوانندگان، بازماندگان سلسله جبال آوازند. یک کتاب را درنظر بگیرید، مشرق کتاب، مد «بسم الله» است. سراسر کتاب، زیر تابش اشراق بسم الله قرار دارد. مشرق، «بسم الله الرحمن الرحیم» است.

 

مقدمه:

  • کتاب ­ها دو جورند: کتاب­ هایی که وقتی با آنها محشوری، تنهایی و کتاب­ هایی که وقتی تنهایی، با آنها محشوری.
  • کدام محروم ­ترند؟ کسی که کتاب خوب دارد، ولی وقت ندارد یا آن که وقت دارد، ولی کتاب خوبی در دست ندارد؟
  • آیا کسانی که کتاب می‌خوانند از نظر روانی و مغزی با کسانی که کتاب نمی‌خوانند تفاوتی دارند، یا خیر؟ آیا مطالعه و خواندن کتاب باعث می‌شود که ما در زندگی روزمره و بلندمدت در حل مسائل و در انتخاب کردن، نسبت به کسانی که کتاب نمی‌خوانند موفق‌تر باشیم و از نظر سلامت روانی در جایگاه بهتری قرار بگیریم؟ برای رسیدن به جواب سوال، مختصری در مورد ارتباط مطالعه و سلامت روان کنکاش کرده و به نتایجی جالب رسیدیم که مایلیم این نتایج را با شما به اشتراک بگذاریم. در ابتدا به شرح بیانات دانشمند بزرگ جهان ابوعلی سینا در رابطه با اهمیت مطالعه می ­پردازیم:

 

اشتیاقی که ابوعلی سینا را شبانه‌روز بیدار نگه می‌داشت!

شیخ ابوعلی سینا نابغه مشرق زمین، از پشت کار و علاقه خود به مطالعه و تحقیق می‌نویسد:

من به مطالعه و تحصیل در طبیعیات و الهیات مشغول بودم و به مطالعه آن کمر بستم و روز به روز درهای علم و معرفت به رویم گشاده می‌شد، بعد از این دو علم، به سراغ علم طب رفتم و کتاب‌ها و نوشته‌های زیادی در این خصوص مطالعه کردم و فهمیدم که این علم از علوم دیگر مشکل‌تر نیست و بعد از مدت کوتاهی، در آن تبحر یافتم، به‌گونه‌ای که اطبای مشهور آن زمان نزد من این علم را می‌آموختند، در همین زمان به مطالعه کتب فقه نیز می‌پرداختم.

در این هنگام ۱۶ ساله بودم، یک سال و نیم باز به مطالعه منطق و فلسفه پرداختم و در تمام این مدت، شب و روز مشغول مطالعه بودم، شب تا صبح بیدار بودم و روز تا شب نمی‌آسودم و جز فراگرفتن آن علوم، به ‌کار دیگری نمی‌پرداختم.

شب چراغ را روشن می‌کردم و به خواندن کتاب و نوشتن موضوعات ادامه می‌دادم تا آن جا که خواب غلبه می‌کرد یا ضعف و کوفتگی مرا از پا درمی‌آورد، در آن وقت، مقداری نوشیدنی و شربت می‌خوردم تا نیروی تازه به دست آورم و به خواندن کتاب ادامه می‌دادم، در علوم الهی نیز مطالعه داشتم، کتاب مابعدالطبیعه ارسطو را چهل بار خواندم، ولی چیزی نفهمیدم تا اینکه روزی از یک دوره گرد، کتاب اغراض مابعدالطبیعه فارابی را خریدم و خواندم و منظور آن را فهمیدم و  به شکرانه رفع این مشکل علمی، مبلغی میان فقرا تقسیم کردم.

 

چرا خواندن کتاب می­ تواند بهترین تصمیم باشد؟

مطالعه فعالیتی است بسیار مفید که بر توانائی­ های ذهنی، روحیات و احساسات، تاثیرات شگفت ­انگیزی دارد. هر زمان که سخن از سلامتی پیش می‌آید، ذهن‌ها به سمت سلامتی بدن و جسم می‌رود، این تفکر در رابطه با سلامتی درست است اما سلامتی فقط به جسم انسان خلاصه نمی‌شود و سلامتی ذهن و روح انسان را نیز شامل می‌شود، هر چقدر انسان مطالعه کند، شوق و درکش نسبت به مطالعه و جهان هستی بیشتر و روح او کامل‌تر می‌شود.

سلامتی ذهن و روح، باعث می‌شود تا انسان به آرامش برسد و همین آرامش یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی است که پایه‌گذار سلامتی جسم است و می‌توان گفت؛ سلامتی جسم بدون داشتن آرامش و روح متعالی و کمال‌پسند، بی‌معنا است، یکی از راه‌های سلامتی ذهن و روح، مطالعه کتاب است، به فرموده حضرت امام علی(ع):  هرکس که با کتاب آرامش یابد، راحتی و آسایش از او سلب نمی‌‌شود.

 

تعریف روان و سلامت روان:

مفهوم سلامت روان شامل آسایش ذهنی، احساس خود توانمندی، کفایت و شناخت توانایی خود در محقق ساختن ظرفیت‌های عقلی و هیجانی خویش است. یا به عبارتی سلامت روان حالتی از رفاه است که در آن فرد توانایی‌هایش را باز می‌شناساند. روان در واژه با روح نیز برابر دانسته شده‌ است. روان درهم ‌آمیختگی منش انسان است که بیشتر در روانشناسی بررسی می‌شود و در پی برخورد رفتارها و احساسات نمود می‌یابد و رخداد آن ناپیدا است.

 

رابطه جسم و روان

رابطه جسم و روان (جسم و روان) آن چنان نزدیک است که روان را « مجموعه تجربه انسانی که تابع یک نظام عصبی است» تعریف کرده‌اند. می‌توان گفت هیچ موضوع روانی وجود ندارد که نتوان آن را از دیدگاه فیزیولوژیک بررسی کرد. ازطرف دیگر، مرز مشخصی بین جسم و روان وجود ندارد.

 

 تاثیر مطالعه بر مغز انسان:

اساسی‌ترین تاثیر مطالعه کتاب در ناحیه‌ای از مغز اتفاق می‌افتد که با درک زبان در ارتباط است، یعنی «کورتکس» گیجگاهی چپ مغز. پردازش موارد نوشتاری از حروف تا کلمه، جمله و داستان کامل، توجه نورون‌ها را به خود جلب می‌کند تا بتوانند اطلاعات را منتقل کنند. این اتفاق زمانی که صحبت می‌کنیم نیز پدید می‌آید، ولی مطالعه طبیعی، مغز را تشویق می‌کند تا بیشتر فعالیت داشته باشد و عملکرد بهتری ارائه دهد. به طور معمول زمانی که مطالعه می‌کنید، زمان بیشتری برای فکر کردن دارید.

 فواید مطالعه بعد از کنار گذاشتن کتاب هم ادامه پیدا می‌کند، مطالعه کوچکی که در دانشگاه ایموری انجام شد، نشان می‌دهد بعضی از این فواید حتی تا ۵ روز بعد نیز باقی می‌مانند. این تاثیرات با نام فعالیت سایه شناخته می‌شود و مانند ماهیچه ذهن عمل می­ کند.

در حقیقت می‌توان این‌گونه تعبیر کرد که مطالعه کتاب برای بخش زبانی مغز همچون فعالیت فیزیکی و ورزشی عمل می‌کند. ولی این کتاب خواندن بخشی که مسئول فعالیت حرکتی است، یعنی شیار مرکزی مغز را نیز تقویت می‌کند، زیرا مغز یک اندام پرکار محسوب می‌شود. برای مثال زمانی که کتابی در مورد انجام فعالیت‌های فیزیکی می‌خوانید، نورون‌هایی که این فعالیت‌ها را کنترل می‌کنند نیز درگیر می‌شوند. شاید در زمان خواندن کتابی که فردی در حال دویدن با اسب است، بدن شما درست مانند زمانی که در حال اسب‌ سواری هستید، نباشد، ولی مغزتان مانند همان زمان عمل می‌کند. هرچه قسمت‌های بیشتری از مغز شما فعالیت داشته باشد، نتیجه به دست آمده برای عملکرد کلی شناختی ذهن بهتر است.

 

تاثیر مطالعه بر روان:

انسانیت انسان‌ها در گرو این است که بتوانند از تجربه انسانی همه‌ انسان‌ها که قبل از خود زندگی می­ کردند استفاده کنند، این تجربیات می ­تواند از طریق کلمه انتقال یابند. پس همه‌ انسان­ ها قابلیت و ظرفیت این را دارند که از همه خلاقیت‌ها، دستاوردها و توانایی که همه انسان‌ها در طول تاریخ داشته­اند استفاده کنند، به شرط اینکه ابزار لازم که خواندن و نوشتن است را داشته باشند.

کتاب خوانی و سبک زندگی:

مطالعه، انسان را از هویت خود با خبر می‌کند و راه درست زیستن را به او می‌آموزد. کتاب همواره در تمامی دوره‌ها و زمان‌ها کمک حال بشر بوده است، تا آدمی با اندیشه‌های سالم در مسیر درست زندگی گام بر­دارد.

اگر خوب دقت کنیم می‌توان اندیشه‌های درست را از درون یک کتاب بیرون کشید و آن را به عنوان یک الگوی درست در زندگی، قرار داد. کتاب در زندگی ما می‌تواند یک معلم باشد، تا اصول زندگی را به ما بیاموزد و اخلاق انسانی و معرفت را در وجود ما نهادینه کند.

 بشر نیاز دارد تفکر کند و از ژرفای خیال خود، به باطن جان فرو رود و به حقایق خلقت و وجود خود، آگاهی یابد. مطالعه، انسان را به پرواز در می‌آورد تا کمی از پستی‌ و بلندی‌های روزگار فاصله بگیرد و در آسمان علم و اندیشه که منشا آرامش است، سیر کند.

دلیل اکثر فکر‌های ناآرام و بیماری‌های روحی و تعصبات بی‌جا، از عدم مطالعه است، زیرا انسان دشمن چیزی است که نمی‌فهمد و تعصبات نادرستی که بر بعضی افراد حاکم است ناشی از دانش کم است.

 

کتاب خوان‌ها در مقابل کتاب نخوان‌ها چه برتری دارند؟

بر اساس مطالعاتی که روان‌شناسان در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام داده‌اند، کسانی که رمان می‌خوانند میان انسان‌ها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان « تئوری ذهن» که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، می‌توانند عقاید، نظر و علائق دیگری را مدنظر قرار داده و درباره آن قضاوت کنند.

تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابت کرده که هر چه بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آن‌ها قوی‌تر می‌شود و در نهایت باعث می‌شود این بچه‌ ها واقعا عاقل‌تر شوند، با محیط‌شان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درک‌شان بالاتر برود.

آن‌ها می‌توانند بدون این که عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت ببرند، تعجبی هم ندارد که کتاب‌خوان‌ها آدم ‌های بهتری باشند. کتاب خواندن تجربه کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است، یاد گرفتن این نکته که چطور بدون این که خودت در ماجرایی دخیل باشی، بتوانی دنیا را در چارچوب دیگری ببینی.

اگر دنبال کسی هستید که شما را تکمیل کند و فضای خالی قلب‌تان را پر کند، می‌توانید این کتاب‌خوان‌ها را در کافی‌شاپ‌ها، پارک‌ها و متروها پیدا کنید. چند دقیقه که صحبت کنید، آن‌ها را به جا خواهید آورد.

کتاب خواندن باعث تغییرات مثبت در عملکرد مغز و کارکردهای مغزی انسان می­ شود و در نتیجه کارکرد مطلوب و مناسب مغز باعث سلامت روانی بهتر می‌شود و خروجی سلامت روانی بهتر در زندگی باعث بروز رفتارهای مطلوب و تصمیمات مناسب‌تر و …. در زندگی می‌شود.

 

مطالعه استرس را کم می ­کند

زمانی که استرس دارید ترجیح می­ دهید چه کارهایی انجام دهید؟ پیاده ­روی کنید؟ یا موسیقی گوش دهید؟ محققان دانشگاه ساسکس اطمینان داده ­اند که در مواقع استرس باید مطالعه کرد. تحقیقاتی که انجام داده­ اند نشان داده است که مطالعه در مقایسه با موسیقی، پیاده­ روی و حتی قهوه بهترین روش برای غلبه به استرس است. افرادی که مورد آزمایش قرار گرفته بودند با مطالعه به مدت ۶ دقیقه توانسته بودند استرس خود را کاهش دهند.

 

مطالعه بی­خوابی را درمان می­ کند

 ثابت شده است که مطالعه یکی از موثرترین راه ­ها برای آرامش و آمادگی برای خواب می­ باشد. نور موبایل و تلویزیون به مغز می­ گویند که اکنون زمان بیدار شدن است در حالی که خواندن کتاب در نور کم تاثیر کاملا متفاوتی دارد زیرا مغز تشخیص می­ دهد که اکنون زمان استراحت است.

 

مطالعه کارکرد مغز را تقویت می ­کند 

تحقیقات نشان داده است که ما انسان­ها پس از مطالعه باهوش­ تر می­ شویم. چند روز پس از پایان کتاب، مغز ما تغییرات مثبتی را نشان می ­دهد. دانشمندان دریافته ­اند که بهبود در کارکرد مغز به دلیل ارتباطات شدید در مغز و تغییرات عصبی است که در حافظه عضلانی ایجاد می­ شود.

 

مطالعه افسردگی را از بین می­ برد

بر اساس یکی از تحقیقات اخیر مطالعه یکی از بهترین روش­ ها برای مبارزه با استرس است. در این تحقیق بیمارانی که از کتاب راهنمای خودخوان برای از بین بردن استرس استفاده می­ کردند زودتر از کسانی که به کارشناس مراجعه می­ کردند توانستند استرس را در خود کاهش دهند.

 

مطالعه انسان را جذاب تر می ­سازد 

مطمئنا یک انسان باهوش و تحصیل کرده برای دیگران جذابیت بیشتری دارد. شخصی که بتواند درهر حیطه موضوعی بحث کند توجه ­ها را به سمت خود جذب می­ کند و مورد تحسین دیگران واقع می­ شود.

 

مطالعه به هدف­مندی و غلبه بر مشکلات کمک می ­کند

هر چه بیشتر مطالعه کنیم بیشتر خودمان را در قالب قهرمانان کتاب­ ها می­ بینیم و مدل­ های رفتاری آن­ها را به زندگی خود منتقل می­ کنیم. این بدین معنی است که با دنبال کردن مثال­ های یک کتاب خوب، انگیزه پیدا کردن عشق و رسیدن به آن را پیدا خواهید کرد.

 

مطالعه انسان را اجتماعی می ­کند

کسانی که مطالعه می ­کنند انگیزه بیشتری برای شرکت در فعالیت­ های فرهنگی و اجتماعی گوناگون دارند.

 

مطالعه توانائی های حافظه و تفکر را تقویت می­ کند 

هر زمان که مطالعه می­ کنید در واقع ذهن را تعلیم می ­دهید. وقتی با کلمات جدیدی مواجه می ­شوید مفهوم آن را کشف می ­کنید و در حافظه کوتاه مدت ذخیره می ­کنید. تحقیقات ثابت کرده ­اند که مطالعه، زوال را در قوه ادراک شخص کاهش می­دهد. کسانی که ذهن را با مطالعه برمی ­انگیزند بهتر می­ توانند مغز را زنده نگه دارند.

 

مطالعه دایره لغات را بالا می ­برد 

هنگام مطالعه با کلماتی مواجه می­ شوید که به طور معمول به کار نمی­ برید. حتی کلماتی که اصلا قبلا به گوشتان نخورده است و معنی این کلمات را از محتوای متن کتاب متوجه می­ شوید. بنابراین مطالعه نه تنها دایره لغات شما را بیشتر می­ کند بلکه دانش و ادبیات شما را نیز تقویت می­ کند.

 

مطالعه مهارت ­های نوشتن را تقویت می ­کند

هنگامی که مطالعه می­ کنید به طور ناخودآگاه روش نوشتاری نویسنده را تقلید می ­کنید. همان­طور که موسیقی­دان جوان تحت تاثیر ژانر خاصی قرار می­ گیرد، شیوه نویسندگی شما نیز تحت تاثیر کتاب­ هایی قرار می­ گیرد که مطالعه می­ کنید.

 

کتاب خوان­ها از سلامت جسمی بیشتری برخوردارند 

تحقیقات ثابت کرده است کسانی که عاشق مطالعه هستند بیشتر ورزش می ­کنند و با اشتیاق­ تر از کسانی هستند که به روش ­های دیگری اوقات فراغت خود را می­ گذرانند. کتاب خوان­ ها زمان بیشتری را در باشگاه می­ گذرانند بنابراین از سلامت بیشتری برخوردارند.

 

مطالعه به شما کمک می­ کند روشن فکر و دوستانه­ تر باشید

 ادبیات و داستان، ذهن را به ایده ­ها و افکار جدید باز می­ کند و افق فکری را وسیع ­تر می­ سازد.

 

مطالعه به یادگیری زبان­های خارجی کمک می­ کند 

کسانی که عادت به مطالعه دارند چیزهای جدید را خیلی سریع ­تر و ساده­ تر یاد می­ گیرند. این پدیده در یادگیری زبان­ های خارجی بیشتر مشهود است.

 

مطالعه بر توانائی ­های شنیداری تاثیرات مثبت دارد 

باور داشته باشید یا نه مطالعه می­ تواند بر توانائی­ های شنیداری تاثیر بگذارد و فهم کلمات و گرامرهای جدید را آسان­تر می­ کند. اگر با صدای بلند مطالعه کنید این تاثیر قوی­ تر می­ شود.

 

مطالعه خلاقیت را تقویت می­ کند 

تصاویر رنگی با متن­های ساده تاثیرات مثبتی بر خلاقیت و مهارت­ های هنری کودکان می­ گذارد. این تاثیر بر روی جوانان نیز مشهود است.

 

مطالعه از بیماری آلزایمر زودرس جلوگیری می­ کند

کسانی که به خواندن کتاب و حل جدول کلمات متقاطع علاقه دارند کمتر مبتلا به بیماری آلزایمر می­ شوند. مغز هم مانند اعضای دیگر بدن نیاز به ورزش دارد و بهترین ورزش برای آن مطالعه می­ باشد.

 

خواندن کتاب با صدای بلند روابط شما با کودکتان را تقویت می­ کند

روان­شناسان اذعان داشته ­اند که اگر با صدای بلند برای کودکانتان داستان بخوانید روابط خاصی با آن­ها ایجاد خواهید کرد. بنابراین سعی کنید بیشتر برای کودکانتان کتاب بخوانید. البته ناگفته نماند که تلویزیون و هر فعالیت دیگری نمی­ تواند به این اندازه تاثیرگذار باشد.

 

مطالعه کمک می­کند که با مشکلات مالی مقابله کنید 

بر اساس آمار سواد، ۴۳ درصد از کسانی که سواد خواندن و نوشتن ندارند در مقایسه با ۴ درصد انسان­ های باسواد در فقر به سر می برند.

 

مطالعه به یادگیری بیشتر کودکان در مدرسه کمک می­ کند

 بچه ­هایی که قبل از مدرسه مطالعه می­ کردند و در کل مطالعه را دوست دارند یادگیری بهتری در مدرسه دارند. آن­ها نه تنها در خواندن بلکه در ریاضیات و تمامی علوم بسیار موفق هستند.

 

مطالعه بر روی مجرمان تاثیرات مثبت می ­گذارد 

مطالعه میزان تکرار جنایت در میان زندانیانی که دوره ­های سوادآموزی را در زندان با موفقیت گذراندند ۳۰ درصد کاهش داده است.

 

مطالعه از شما یک سخنور خوب می­ سازد

 هرچه بیشتر داستان بخوانید داستان گوی بهتری خواهید شد. کسانی که مدام در حال مطالعه هستند بهتر می ­دانند که چگونه اطلاعات زائد و غیرضروری را هنگام بازگویی داستان حذف کنند و چگونه بر روی تمام شنوندگان تاثیرگذار باشند. این افراد در کانون توجه قرار دارند.

رابطه مستقیم کتاب خواندن با افزایش امید به زندگی

نتیجه مطالعات محققان نشان می ­دهد خواندن کتاب علاوه بر افزایش تحمل انسان، رابطه­ ای مستقیم با افزایش امید به زندگی دارد.

این تحقیق همچنین نشان می­ دهد، افرادی که دستکم روزانه نیم ساعت کتاب می­ خوانند، عمر طولانی ­تری در مقایسه با آن­هایی دارند که اصلا مطالعه نمی­ کنند.

 این تحقیق که روی عادت ­های رفتاری سه هزار و ۶۳۵ فرد بالای ۵۰ سال انجام شد، همچنین نشان داد، میانگین عمر دوستداران کتاب و مطالعه دو سال بیشتر از کتاب نخوان­ هاست.

شرکت کنندگان در این پژوهش علمی به سه گروه تقسیم شدند، آنها که بیش از ۳ ساعت و نیم در هفته کتاب می­ خواندند، افرادی که میزان مطالعه هفتگی آنها حداکثر ۳ ساعت و نیم بود و آنهایی که با کتاب خواندن قهر بودند.

در این میان و برای اعتبار یافته ­های علمی، عواملی نظیر جنس، نژاد و تحصیلات پاسخ دهندگان هم در نظر گرفته شد.

نتیجه هم در یک بازه زمانی ۱۲ ساله بسیار جالب و احتمال مرگ گروه اول ۲۳ درصد کمتر از دو گروه دیگر بود.

 در مقابل مرگ ۳۳ درصد از کتاب نخوان­ ها، آمار مرگ کتاب خوان ها در جریان تحقیقی فقط ۲۷ درصد بود.

نتایج این تحقیق با زبان آمار و ارقام و روی کاغذ از این قرار بود:

از لحظه آغاز پژوهش، کتاب نخوان­ ها ۸۵ ماه یا کمی بیش از هفت سال زندگی کردند و دوستداران کتاب و مطالعه در همین مدت ۱۰۸ ماه یا ۹ سال به زندگی ادامه دادند.

بر اساس این تحقیق، خواندن کتاب به معنای تضمین ۲۳ ماه زندگی بیشتر خواهد بود.

گرچه مطالعه بیشتر به معنی زندگی بیشتر است اما ۳۰ دقیقه خواندن در روز هم می ­تواند عمر بیشتر را به ارمغان آورد هرچند نقش کتاب را نباید در این میان نادیده گرفت.

 

نتیجه­ گیری

به همه کتاب ­ها نباید به یک چشم نگاه کرد! برخی کتاب­ ها، به هر رنگی در می ­آیند، تا آدم را رنگ کنند و هر چیزی که رنگ الهی نداشته باشد، زود رنگ می­ بازد. 

به بعضی کتاب­ ها اصلا نباید نگاه کرد حتی اگر مصور باشند. بعضی کتاب­ ها آدم را بازی می­ دهند؛ این کتاب­ ها معمولا آدم را راضی نمی­ کنند. آدم باید خودش قاضی باشد. 

بعضی کتاب­ ها یک «دام» هستند و برخی دیگر«صد دام». کتاب­ های گمراه کننده، مثل غذاهای مسموم هستند؛ با این تفاوت که غذاهای مسموم، فقط با «جسم» آدمی سر و کار دارند، اما کتاب­ هایی گمراه کننده، «روح» را فاسد می ­کنند. 

 

پیشنهادات

  • خواننده زیرک کسی است که قبل از خواندن یک کتاب شیطانی، بتواند دست ناشر و نویسنده را بخواند.
  • وقتی کتاب ­های خوب را بد تبلیغ کنند، مثل این است که کسی با صدای خرناس، دیگران را به استراحت دعوت کند.
  • کتاب، عسل است… لطفاً مواظب زنبورهای تقلبی باشید.
  • کتاب خوب، عسل طبیعی است، احوال ذائقه شما چطور است؟
  • اگر با خواندن یک کتاب خوب، به هیچ یک از اهدافتان نرسیدید، لطفا اهدافتان را تغییر دهید.
  • دفن کتاب فاسد و مرده، وظیفه خواننده­ای است که می­ خواهد سالم و زنده بماند.‍
  • کتابی که حرفی برای گفتن داشته باشد، حرف ندارد.
  • نادانی بد است، ولی از آن بدتر، بددانی است که از بدخوانی می ­آید.
  • کتاب بد، کتابی است که در جوانی پیر شده و کتاب خوب، کتابی است که هرچه می­ گذرد، جوان­تر می­ شود.
  • کتاب بد، تو را خسته می کند، ولی کتاب خوب را تو خسته می ­کنی، از بس مکرر می­ خوانی.
  • اگر واقعاً کتاب خوانی، یک برگ از کتاب وجود خودت را بخوان.

 

منابع:

https://www.beytoote.com/fun/visual/literary-book2-reading.html

http://www.ibna.ir/fa/note/

https://www.iribnews.ir/fa/news/

https://iqna.ir/fa/news/

https://www.mizanonline.com/fa/news/

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه شما