نگاهی به آثار تاریخی شهرستان خوی

 خوی به عنوان مهد تمدن ۶۰۰۰ ساله که در سال­ نامه ­های آشوریان بنام حویه ­وه (hovaiava)  و در تورات بنام حویه (hovaiya) و در کتاب “العالم من المشرق الی المغرب” با نام خویه (khovaiya) و بالاخره در سال۲۵۰ هجری قمری، ابن خرداد در کتاب “المسالک و الممالک” بنام کنونی خوی از آن یاد می­ کند.

 در برخی نوشته ­ها وجه تسمیه خوی را از کلمه معادل کردی به معنای نمک و برخی دیگر از کلمه ­ای ارمنی به معنای قوچ برداشت شده می ­دانند که در مورد آن تردید وجود دارد. 

بر طبق سنگ نوشته ­های آشوری، خوی شهری آباد بوده و احتمال دارد لقب “هزاردیه” که در سنگ نوشته ­های آشوری آمده، در مورد این شهر باشد که هرتسفلد به آن اشاره کرده است.

بنا به گفته مرحوم علامه دکتر زریاب خویی، نام “خ”، در سنگ نوشته “داریوش” شاه هخامنشی نیز، با قریب همین تلفظ آمده که خود نمادی از قدمت تاریخی این شهر است.

آثار باستانی متعددی در این شهر وجود دارد که از میان آنها می ­توان به مناره شمس تبریزی، مسجد مطلب­ خان، دروازه سنگی و پل خاتون اشاره نمود.

پل خاتون  

پل خاتون در دو کیلومتری جنوب شرقی شهرستان خوی قرار دارد. این پل در سال ۱۱۷۰-۱۲۰۰ ه.ق. توسط “احمد خان دنبلی” ساخته شده و تا زمان احداث جاده آسفالت فعلی و پل جدید، متحمل عبور و مروری بوده که بین خوی و سلماس صورت می­ گرفت.

مسجد مطلب خان  

مسجد مطلب خان یکی از مساجد دیدنی و جالب شهرستان خوی است که در میان بازار شهر قرار گرفته است. نکته جالب این مسجد، بدون سقف بودن آن است.

مناره شمس تبریزی (مقبره شمس تبریزی)  

به تایید سفرنامه جهان­ گردان مختلف، خاطرات، تذکره­ ها و نیز به نقل از مقالات و کتب متعدد، آرامگاه شمس تبریزی در خوی شناخته می­ شده که در تمامی این­ ها با ذکر منابع و اسناد تاریخی معتبر، مدفن شمس تبریزی را در آذربایجان غربی واقع درشهرستان خوی  و در محله­ ای به نام محله شمس و در کنار مناری باستانی بنام مناره شمس تبریزی عنوان نموده­ اند.

بازار و دروازه سنگی خوی  

بازار خوی در مرکز شهر واقع شده و طبق کتیبه موجود که در گنجینه خوی نگه­ داری می­ شود، در زمان شاه طهماسب ساخته شده و در زمان عباس میرزا نایب­ السلطنه دخل و تصرفاتی در آن صورت گرفته است.

بازار سرپوشیده خوی از چندین راسته، سرا، کاروان سرای شهری و چهارسوق خوش ترکیب تشکیل شده. دروازه سنگی مشهور خوی نیز که زمانی یکی از ورودی­ های اصلی شهر بوده در امتداد این بازار قرار دارد.

 

دیگر آثار باستانی خوی

۱- باغ هفت طبفه فیرورق(پره):

 در ۶ کیلومتری غرب خوی، شهر پرطراوت و زیبایی به نام (پره) قرار دارد که در اسناد و مدارک رسمی فیرورق نوشته می شود، این شهر که از توابع شهرستان خوی است، در گذشته از املاک و سکونت گاه­ های قدیمی  دنبلی­ها بود و بنا به مندرجات گزارش­ های تاریخی، محل استراحت و ییلاق دنبلیها و حکمرانان آن وقت محسوب می­ شد و اگر بزرگی از امرای شهر بیمار می شد، برای یافتن شفا به آن شهر روی می ­آورد.[۱] 

(پره)، در گذشته دارای چشمه­ های فراوانی با آب زلال و گوارا بود، متأسفانه در سالیان اخیر به سبب کم آبی، بسیاری از آنها، کور شده­ اند. هم­ اکنون نیز (پره) و اطرافش جزو تفرّجگاه ­های مردم خوی، به حساب می رود و روزهای تعطیلی اهالی میهمان دوست (پره) پذیرای میهمانان خوانده و ناخوانده فراوانی از مردم شهر و حتّی اطراف هستند.

شهبازخان دنبلی، پیش از عهده ­داری دفاع خوی، در برابر هجوم عثمانی ­ها و کشته شدن در جنگ با آنها، در سال ۱۱۳۶ هجری قمری مقیم آنجا بود، محمّدبیگ، پسر کوچک شهبازخان دوّم، پسر عموی احمدخان دنبلی حکمران لایق و شایسته خوی، باغ هفت طبقه ­ای در (پره) احداث کرده است.

 به نقل از کتاب­ های تاریخی، محمّدبیگ،  معادل بیست هزار تومان، خرج خاک­ ریزی طبقات و ساختمان دیوار پیرامون طاباغاباغی کرد، امّا فرصت اتمام آن را نیافت، در دو قسمت دیوار جنوبی، دو قلعه کوچک، جهت دیده ­بانی و نگهبانی ساخته شده بود، این باغ با این که مالک خصوصی داشته و دارد، هم اکنون نیز در اختیار خانواده فروتنی است که از گردشگاه ­های مهم خوی بوده و دریاچه ­ای کوچک یا استخری، در وسط آن قرار داشت که متأسفانه از بین رفته و هم اکنون با اینکه در آن تغییراتی به وجود آورده­ اند، ولی آثار دیوار در بسیاری از نقاط و طبقات آن باقی مانده است.

در حاشیه دیگر خیابان انقلاب فیرورق، روبروی طاباغاباغی، حمّامی قدیمی وجود دارد که چند پلّه از سطح خیابان پائین ­تر است و به گفته بعضی از معتمدین محل، آنجا نیز از ساختمان­ های دوره محمّد بیگ می باشد و در پشت حمّام مزبور کوچه ­ای است که  محمّد بیگ، نامیده می ­شود و حمّام مزبور هم اکنون رونقی ندارد و اگر آنجا را به صورت یک قهوه ­خانه سنّتی در آورند، سبب جذب گردشگران بیشتری به آن منطقه خواهد شد.

 

۲- پل خاتون:

در سه کیلو­متری جنوب شهرستان خوی بر روی رود­خانه قطور و در راستای جادّه خوی به ارومیّه پلی کهن وجود دارد که در زبان مردم و اسناد و مدارک موجود به نام پل خاتون معروف است؛ این پل دارای پایه ­ها و موج شکن­ هایی به شکل پشت ماهی از سنگ­ های نسبتا بزرگ و منظم با ملاط ماسه و آهک ساخته شده است، در قسمت فوقانی پل، آجر به کار رفته است و دارای هفت دهانه بزرگ آب رو بوده و در بین دهانه ­های بزرگ پایه­ های سنگی، به طور منظّم، هفت دهانه طاق نمای تزئینی قرار گرفته است.

در گذشته کاروان­ هایی که از عثمانی می ­آمدند، از این پل عبور می­ کردند و تا چند سال پیش نیز گذرگاه مردم بوده، ولی در سال ­های اخیر در راستای آن، پلی جدید ساخته شده و راه ارتباطی مردم از روی پل جدید می­ باشد.

این پل به علّت ارزش باستانی بودنش توسّط میراث فرهنگی استان حفاظت می­ گردد. در بعضی منابع تاریخی آمده است که این پل به دستور احمد خان دنبلی و در کنار دامنه غضنفر ساخته شده که هنوز پا بر جاست.

سبب معروف بودن به خاتون که نامی زنانه است در افواه عامّه که آن را به همسر احمد خان دنبلی منسوب  می دارند، ولی این انتساب به دلایلی پذیرفتنی نیست، یکی اینکه تعبیر خاتون در عصر فرمانروایی دنبلی­ ها در خوی متداول نبوده و کهنه ­تر است، دیگر اینکه در قرون گذشته و در لشکر­کشی سلطان یعقوب آق قویونلو در سال ۸۸۳ ﻫ .ق برای جنگ با برادرش سلطان خلیل، این پل مورد استفاده قرار گرفته است[۲] و چنین به نظر می­ رسد پلی که در این محل بوده و شاید در طی سالیان بعد و در اثر سوانح طبیعی و انسانی تخریب شده، احمد خان آن را تعمیر، یا پل جدیدی در محلّ پل قدیمی ساخته و نام قدیمی که شهرت داشت بر روی آن  مانده است.

گذشته از آن واژه ((خاتون))، واژه کهن ­تر ترکی به معنی زن بزرگ­ منش، و در قدیم عنوان ترکی و مغولی زنان و دختران خان و خاقان بوده، به معنی بانوی عالی نسب و ملکه و معمولا در مقابل خاقان به کار برده می­ شد و از دوره سلجوقیان بیشتر رایج شده و پیش از آن در شاهنامه منحصرا به صورت عنوان خاصی در برابر خاقان آمده است.

معروف ترین خاتونی که در آن ادوار در این نواحی حکومت یافته، دختر طغرل سلجوقی همسر اتابک اوزبک بود. پس از حمله مغول، زمانی که پای سلطان جلال الدّین خوارزم شاه به تبریز رسید، وی در مقابل سلطان، ضعف نشان داده و به سوی نخجوان گریخت، خاتون بعد از دیدار سلطان جلال الدّین، به ازدواج وی در آمد و به دستور سلطان در خوی ساکن گردید و از طرف شوهر جدید، حکومت و مالکیّت سلماس و ارومیّه نیز به خاتون داده شد. با این سابقه گمان می ­رود که پل خاتون باستانی، به دستور وی بر روی  رود قطور احداث گردیده، تا وی بتواند به آسانی در قلمرو خود رفت و آمد نماید.

۳- پل قطور :

در درّه مصفّا و عمیق قطور، که رود قطور از آن می ­گذرد، به فاصله ۲۰ کیلو­متری شهر خوی ، بر روی جادّه ارتباطی خوی- قطور، پلی فلزّی، به طول ۴۵۰ متر و ارتفاع۱۲۰ متر احداث گردیده است و راه آهن ترانزیتی ایران- اروپا، از روی آن می گذرد.

این پل از پل­ های زیبا و منحصر به فرد خاورمیانه است و با اینکه از ساختمان آن بیش از ۴۰ سال نمی گذرد و از پل­ های جدید­الاحداث است، ولی به سبب عظمت و شکوهش و قرار گرفتن در درّه زیبا و خوش آب و هوای  قطور قابل توجّه بوده و روزانه به ویژه در ایّام تعطیلی گردشگران بی شماری را به سوی خود جلب می­ کند . 

   

۴- خانه کبیری :

در شهرستان خوی از گذشته ­های دور ساختمان و بناهای باشکوهی وجود دارد، از جمله یکی در ضلع شمالی کوچه امیر در وسط بافت قدیمی شهر جای گرفته و از سه طرف مشرف به کوچه می ­باشد و به نام مالک سابق آن به خانه کبیری ( مرحوم حاجی میر اسماعیل کبیری) مشهور است و هم اکنون در اختیار اداره میراث فرهنگی قرار گرفته است.

 این خانه قدیمی در شمال و جنوب حیاط­ ­اش دو دستگاه ساختمان  کهن را جای داده که به صورت و فرم دو طبقه با مصالح سنگ لاشه و آجر و خشت خام ساخته شده و در داخل با گچ­کاری و نقّاشی و از بیرون با کاه و گل خود­نمایی می­ کند، قسمت داخلی ساختمان در طبقه اول کلا فاقد هر گونه تزئینات بوده و فقط در سالن آن گچ­بری­ های خیلی ساده مشاهده می ­گردد.

قسمت قابل توجّه ساختمان، سالن طبقه دوّم است که سقف آن تماما گچ­بری و با نقّاشی گل و بوته آراسته شده است، پنجره ارسی زیبایی با شیشه های رنگارنگ در ابعاد (۳۰/۷×۶۰/۴) که توسّط دستان ماهر استاد کاری هنرمند با ظرافت خاصّ گره­ بندی شده است.

این ساختمان دارای دو درب ورودی می ­باشد که یکی از ضلع غربی به محوّطه بنا که کف محوّطه نسبت به کوچه، حدود ۸۰ سانتی متر پایین­ تر  قرار گرفته است و دیگری از ضلع شمالی به داخل ساختمان می­ باشد.  

حیاط فعلی به صورت باغچه است و در قسمت جلو ساختمان، حوض نسبتا کوچکی با عمق حدود ۵۰ سانتی متر قرار گرفته و در قسمت جنوبی محوّطه، ساختمانی است که به سبب عدم توجّه به حالت مخروبه در آمده و سقف به داخل ریزش کرده است.

با توجّه به فرم معماری می ­توان اظهار داشت که احداث این بناء متعلّق به دوره قاجار می ­باشد و در وسط  نقّاشی­ های رسم شده در سالن طبقه اوّل تاریخ ۱۲۸۲ ضبط شده است که بعضی از کارشناسان میراث فرهنگی را عقیده بر آن است که این تاریخ شمسی است و با احتساب تاریخ فوق، نقّاشی بنا در دوره مظفر­الدّین شاه بوده است ولی با توجّه به این که تاریخ هجری شمسی از سال ۱۳۰۴ شمسی، متداول و رسمی شده، بعید به نظر  می­ رسد که تاریخ فوق شمسی باشد، پس قمری بودنش درست­ تر به نظر می­ آید.

 عدّه ­ای نیز بر این عقیده­ اند که نقّاش این بنا، کسی است که کاخ باغچاجوق سردار ماکو را نقّاشی نموده است که به تحقیق بیشتر نیاز است و در افواه وجود دارد که نقّاش خانه مزبور پدر آقا عکاس (مصورزاده) مرحوم بوده است.

در مورد قدمت این بنا، آقای کبیری مالک قبلی، اظهار می ­دارند که در زمان زندیّه احداث گردیده است و از اینکه بعضی از ساختمان­ های موجود در خوی مانند ساختمان مقبره، قدمتش به دوره صفوی می ­رسد و به سبب مشابهتی که در این دو بنا وجود دارد، می­ شود گفت که این بنا نیز متعلّق به دوره صفوی  بوده است.

از قسمت­ های  قابل توجّه آن،گچ بری­ های زیبای سقف­ های طبقه دوّم و نماهایی که به طاقچه­ ها داده شده و دیگر کانال رطوبت­ گیر می­ باشد که متأسّفانه به سبب عدم توجّه تخریب و در حال از بین رفتن می­ باشند.

۵ – حمام ائل:

ائل حامامی، از حمّام ­های قدیمی خوی بوده و یادگار آن سال ­هایی است که هنوز شهر خوی جمعیّت زیادی نداشته و یک حمّام عمومی برای مردم کافی بوده است. این حمّام در جنب میدان قپان(خشکبار) قرار دارد.

نگارنده معتقد است، ائل حمّامی با اینکه دارای بخش های  مردانه و زنانه می ­باشد، ولی چون در بافت بازار قدیمی و روبروی سه باب کاروان­ سرا که به آنها( قوشا کاروان­ سرا) گفته می شود، احداث گردیده، برای رفاه مسافران و کاروانیانی که وارد این شهر باستانی می­ شدند، در این مجموعه ساخته شده و شاید در دوره بعدی، مخصوصا بعد از حفر کانال سوئز و به آب افتادن کشتی های باربری که حدّ فاصل شرق و غرب را در نوردید و سال ­های روزبهی و رفاه و ثروت در خوی، پس از گشوده شدن آب راه سوئز در ۱۲ شعبان ۱۲۸۶ ﻫ .ق، با از بین رفتن اهمّیت راه خوی و طرابوزان تمام شد.

در حالی که قبل از آن تاریخ، بر طبق آمارهای اقتصادی دولت عثمانی روزانه سه هزار شتر حامل کالا از طرابوزان به مقصد ایران حرکت می­ کردند و اگر این مقدار نیز از شرق به طرف عثمانی حرکت نمایند، در واقع شهرخوی، روزانه پذیرای شش هزار شتر و شاید انسان­ هایی در این حدود بود. پس برای رفاه حال مسافرانش حمّام و کاروان ­سرا، با حجره ­های متعدّد لازم داشت.           

ائل حامامی در کنار کاروان­سراها و در بافت قدیمی بازار، یادگار آن زمان است، که خوی بر طبق پیمان پاسار وفچه در ۱۱۳۰ ﻫ .ق، عروس شهرهای ایران بود، ولی یک قرن و نیم بعد با گشایش آب راه سوئز در شمار شهرهای فراموش شده در آمده و مراکز رفاه و استراحت مسافرانش نیز متروک ماند و بازرگانانش نیز همچو پرندگانی مهاجر به تبریز، تهران، استانبول، بمبئی مهاجرت کردند.

ائل حامامی که مالکیّت آن، در اختیار سه نفر از خوبی ها از جمله یکی از خویی­ های مقیم تبریز بود، در حدود سال­ های ۱۳۲۷ ﻫ .ق مرحوم کربلایی میر مرتضی موسوی، مشهور به کربلا میری، متروکه آن را تحویل گرفته به بازسازی و مرمّت آن پرداخته و به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم نموده و حمّام عمومی ­اش می ­کند.

ساختمان ائل حامامی بدون تزئینات است و دارای یک درب که به گذر قپان باز می شود و در حدود ۱۰ پلّه از سطح کوچه، تا رخت کن فاصله دارد و پس از اینکه توسّط میراث فرهنگی جزء آثار باستانی اعلام گردیده و از مالکین قبلی و وارثین کربلا میری خلع ید شده، به کلّی فراموش گردیده و به صورت مخروبه در آمده است.

 

 ۶- حمام محمّد بیگ :

در جوار غربی بازار قدیم خوی، از طرف خیابان انقلاب و مابین دو ورودی بازار و در شرق مسجد ملاّ حسن قرار گرفته است، از حمّام ­های قدیمی است که به دستور  محمّد بیگ دنبلی پسر شهبازخان ساخته شده است، در ساختمان حمّام گچ­ بری زیبا و تزئیناتی شبیه تزئینات حمّام وکیل شیراز نقش بسته است، تا چند سال پیش صدای حمّامی در توی آن می ­پیچید و برو بیای عجیبی داشت، ولی در سالیان اخیر مورد استفاده قرار نمی ­گیرد. هم­ اکنون تحت نظارت میراث فرهنگی در آمده است. 

۷- دروازه سنگی :

دروازه ­ای باز مانده از حصار قدیمی شهرستان خوی، در مشرق خیابان طالقانی و جنوب بازار قدیمی خوی قرار دارد که به نام دروازه سنگی مشهور است.

بعضی از تاریخ­ نگاران و پژوهش­ گران، این اثر را به دوران ایلخانی و به زوجه اباقاخان نسبت  می ­دهند، ولی بعضی از منابع آن را مربوط به زمان حکومت قاجار می­ دانند و بر این عقیده ­اند که با توجّه به سبک معماری و مقایسه آن با آثار باقی مانده دوره قاجار در تبریز و خوی، این اثر نیز مربوط به آن دوره است و با عنایت به اینکه آخرین حصار یا بدنه شهر نیز به دستور عباس میرزا نایب­ السلطنه ساخته شده بود که تا سال۱۳۲۰ ﻫ .ش  بر جای بوده و قسمت­ هایی از آن نیز تا چند سال پیش در بافت قدیمی شهر خود نمایی می­ کرد و این دروازه نیز در این مجموعه قرار داشت که صحّت نظریّه اخیر را تأیید می نماید.

نمای خارجی ضلع شمالی دروازه که در راستای بازار قدیمی خوی قرار دارد با آجر ساخته شده ولی رو کار نمای ضلع شمالی بنا، از سنگ­ های سفید و سیاه رنگ که به صورت ترکیبات موزون و هماهنگ می باشد، نما­سازی شده و در طرفین هلال سر دروازه، نقش دو شیر حجّاری شده است.

 دروازه سنگی خوی شاهد بسیاری از وقایع تاریخی بوده و هنوز آثار گلوله­ های شلیک شده توسّط مهاجمان ارمنی و عثمانی­ ها در آن مشاهده می­ گردد. کنت دو گوبینو، از دروازه سنگی خوی در نوشته ­های خود نام برده، می ­نویسد:

((خوی شهر دلپذیری است، دروازه زیبایش به شیوه بناهای قاهره، از مرمر سیاه و سفید ساخته شده است و من نظیر آن را در هیچ جای دیگر ایران ندیده ­ام، این دروازه بلافاصله به بازار باز می ­شود))

پیدا کردن وجه تشابه میان شیوه معماری دروازه خوی و بناهای قاهره از سوی نویسنده ­ای دقیق و باریک بین، مانند کنت دوگوبینو، قابل تأمل است.[۳]

بی جهت نیست که حاج سیّاح بعد از تعریف فراوان از شهر سلطان آباد ( اراک) و ذکر مصرع ((نمود یوسف ثانی بنای جدید))، در تاریخ بنای آن، وقتی به خوی می ­رسد، هم آواز با اغلب سیّاحان در کتاب خود، می­ نویسد:

 “شهر خوی، شهر ممتازی است در ایران که قلعه و خیابان و بازار و دروازه شطرنجی و متقابل ساخته شده و سپهدار( یوسف خان گرجی) عراق ( اراک) را شبیه خوی بنا کرده، لکن خوی با صفاتر و دل­ گشا­تر است، کاروان­ سراها و بازار مستقیم و ارک حکومتی خوب و پست خانه و تلگراف خانه دارد، اهالی، مردمان با ذوق و اهل عیش هستند.“[۴]

قبل از توسعه و گسترش شهر، مردم از طریق این دروازه با شهرهای سلماس و ارومیّه و از طریق توپ یولی و تسوج با تبریز، در ارتباط بودند و در سال­های اخیر به سبب پر شدن خندق جنب دروازه، قسمت بیشتری از پایه ­های آن مدفون شده است.

۸- ساختمان دبیرستان حکیمه :

در ضلع شرقی کوچه شهربانی، ساختمانی کهن قرار دارد که مدرسه­ ای دخترانه است و به نام دبیرستان حکیمه نامیده می شود.

این ساختمان از بناهای دوره قاجار بوده و به سبک معماری سنّتی با ستون های چوبی در دو طبقه ساخته شده و سقف آن نیز از چوب می باشد و در زمان احداث یکی از ساختمان­ های نمونه و جالب توجّه شهر خوی بوده است. امروزه نیز از نظر قدمت ارزش تاریخی دارد.

 در سال ۱۳۱۵ ﻫ .ش مبدّل به دبیرستان گردید و بعضی از منابع، ساختمان این بنا را در سال­های ۱۳۱۳ الی ۱۳۱۵ ﻫ .ش در محل خانه­ های دنبلی ­ها نقل نموده است و به نام دبیرستان خسروی نام گذاری گردیده بود.

این ساختمان در وسط حیاط بزرگی قرار دارد که در گذشته یک درب دیگرش از ضلع دیوار شرقی به خیابان شریعتی باز می ­شد ولی تدریجا” ساختمان­ هایی مانند اداره آموزش و پرورش در آن احداث گردیده و ارتباطش از  سوی خیابان شریعتی قطع شده است.

در ساختمان این بنای دو طبقه از مصالحی مانند سنگ و آجر استفاده شده و تزئیناتی ساده در بیرون دیوارهایشان مشاهده می شود. محوّطه حیاط حدود سه پّله از سطح کوچه پایین ­تر است و در مقابل درب ورودی از کوچه شهربانی حوضی نسبتا بزرگ از سنگ قرار دارد.

۹- ساختمان شهرداری :

 بین خیابان­ های شریعتی و فرمانداری و  جنب شمالی حیاط مسجد سیّد­الشهداء (ع)، محوّطه بزرگی قرار گرفته که در وسط این محوّطه بزرگ، ساختمان کهن زیبایی واقع شده که به ساختمان شهرداری معروف است و در گذشته مورد استفاده حکمرانان و بزرگان شهر قرار می ­گرفت و به نام ارک یا ساختمان حکومتی نامیده می شد.

ساختمان در دو طبقه و چوب پوش می ­باشد و طبقه اوّل زیر­زمین مانند است و در آن سبک معماری سنّتی، حکّاکی، حجّاری سنگ و گچ­بری ­های زیبا و متنوّع و نقّاشی­ های جالب توجّه و ستون­ های شکل داده شده وجود دارد که همه این هنرها، مورد توجّه بودن آن را مشخّص می­ نماید.

 معمار ساختمان شهرداری شخصی به نام (( توانا)) بود. سبک معماری و روایات مردم، این بنا و احداث آن را به دوران سلسله قاجار می­ رساند.

۱۰ – منار شمس تبریزی : 

در سه کیلومتری از مرکز شهر، در بین خانه ­های مردم کوچه شمس تبریزی، در کوی  امامزاده، برجی از شاخ ­های قوچ به بلندی تقریبی ۱۴ الی ۱۵ متر قرار گرفته و طی سالیان متمادی ناظر بسیاری از وقایع و سوانح طبیعی و انسانی در این شهر بوده است.

 اسناد و مدارک مختلف، این بنا را به اشخاص متعدّدی نسبت می دهند. ولی در روایات عامّه و سفر­نامه ونیزیان، آنرا به شاه اسماعیل اوّل صفوی نسبت می­ دهند که بعد از شکار یک روزه­ اش دستور داد، کلّه قوچ ­های وحشی را در آن به کار بردند و از همان کلّه­ ها و آجر مناری ساختند. 

در اسناد و مدارک موجود در گذشته سه منار بوده و تصویر سه منار در کتاب (( بیان منازل سفرعراقین)) که توسّط همراه سلطان سلیمان امپراتور عثمانی که خود، در سفر خوی، به زیارت آرامگاه شمس تبریزی رفته، کشیده شده که مسیر لشکر­کشی وی را نشان می ­دهد و با زیر­نویس تاریخ ۹۴۲ ﻫ.ق، در آن کتاب آمده است.

 سال­ های بعد، یکی از منارها خراب شده، ولی سیّاحان دوره قاجار و جهانگیر میرزا (متوفّی۱۲۸۷ﻫ .ق) که مطالبی در مورد خوی دارد و در ترجمه کتاب آثار البلاد و اخبار العباد قزوینی، توسّط وی آمده، از دو منار صحبت می ­کند، بنا به نقل معتمدین و پیرمردان محل، در حدود ۱۲۰سال پیش، یکی از منارها تخریب شده و هم اکنون فقط یکی از آنها باقی­مانده است و به سبب وجود آرامگاه شمس تبریزی، عارف جهانگرد مشهور و مراد و مرشد مولوی، صاحب مثنوی معنوی، در ضلع شمالی منار، به نام وی مشهور شده است.[۵] 

اولیاء چلبی که در دوره سلطنت شاه عبّاس دوّم در سال ۱۰۷۵ ﻫ .ق به آذربایجان سفرکرده، می­ نویسد: ((قبر شمس تبریزی، که در خارج شهر خوی است، زیارت کردیم))، متأسّفانه در طی قرون متمادی بر اثر سوانح طبیعی که خوی در کمر بند زلزله قرار دارد و سیل­ هایی مهیبی که از دامنه کوه ­های اورین به این شهر سرازیر می ­شد، آرامگاه از بین رفته و به سبب گرفتاری و مشکلاتی که مردم داشتند، نتوانستند به باز­سازی آن بپردازند.

 باز­مانده از دیواری در ضلع شمالی منار، نشان­ گر این است که به مجموعه­ ای متّصل بوده است و در جوار منار سنگ قبری سیاه رنگ وجود دارد که بر روی آن، این مشخّصات حکّاکی شده است: ( بری ابن شاهسوار طارمی)

 ماهیّت این شخص بر نگارنده معلوم و مشخص نشد و با توجّه به اسناد و منابع تاریخی، شمس تبریزی مدّتی را در طارم و زنجان و در حلقه درس رکن­ الدّین سجاسی زنجانی بوده است، به احتمال زیاد بری ابن شاهسوار طارمی، از ارادت مندان شمس تبریزی بوده و در حلقه درس استادش دست ارادت به وی داده و همراه با او و یا بعد­ها به خاطر شمس تبریزی به خوی آمده و بعد از فوت در جوار آرامگاه مرادش شمس تبریزی به خاک سپرده شده است. 

منار شمس تبریزی از بناهای منحصر به فرد منطقه است و تا سال ­ها پیش جهانگردان و گردشگران زیادی را به سوی خود می­ کشید، ولی هم اکنون به سبب محصور بودن، در بین خانه­ های مردم، بدون توجّه است.

نگارنده در مورد تاریخ بنای آن عقایدی دارد و اگر با اصول فنی باستان شناختی قدمت آن که خیلی راحت از بررسی روی شاخ و جمجمه قوچ­ ها مشخّص می­ شود، آنوقت می ­توان در مورد زمان و علّت احداث آن نظر داد.

 ساختمان منار، برج استوانه­ ای شکل می­ باشد و به سبب عدم شناسائی و بررسی­ های بایسته، تا­کنون هیچ ­گونه نشان و اثری از وجود بقایای ساختمانی که به احتمال قوی این اثر در ارتباط با آنها ( مقبره شمس تبریزی یا کاخ شاه اسماعیل اوّل) ساخته شده به دست نیامده، منار به صورت مجوّف بوده و پلّکان مارپیچی از ورودی منار، که در قسمت پایین آن قرار دارد و به انتهای منار به قسمت مؤذّن، که روی به طرف قبله دارد، منتهی می شود.

 پی حدود ۵۰ سانتی ­متر، از بنای قسمت تحتانی، با سنگ ساخته شده است، البتّه با در نظر گرفتن اینکه مقداری از پی آن توسّط رسوبات سیل و غیره زیر خاک مانده است.

 از این قسمت به بعد تمام منار از آجر می ­باشد، که در وسط آجرها کلّه ­های قوچ کار گذاشته شده و از نظر فرم به سه قسمت تقسیم شده:

 قسمت زیرین و انتهای آن که کوچک تر از بخش میانی می ­باشد، خالی است.

قسمت میانی را با شاخ قوچ وحشی(مارال)، آرایش داده ­اند که فلسفه وجود منار نیز، وجود این تزئینات می ­باشد که به عنوان یاد بود ساخته شده است؛ به قولی هدف از آن به احتمال زیاد نمایش قدرت پادشاه بوده که در یک روز توانسته به قدری قوچ وحشی شکار کند که از شاخ آنها، سطح خارجی منار را تزئین نماید.

از خصوصیّات ویژﺓ این بنا، نصب شاخ­ های قوچ وحشی بر روی بدنه خارجی منار می ­باشد که همراه با جمجمه حیوان، به عنوان تزئین در منار نصب شده است و در آجر کاری و فرم آن هیچ­ گونه تزیئنات به کار نرفته است.

 خوشبختانه در این سال­ ها قرار است، به همّت والای مقام­ های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیریّت کلّ محترم اداره مزبور و فرمانداری محترم شهرستان خوی و نماینده مردم خوی در مجلس شورای اسلامی، مؤسسه فرهنگی عظیمی در این منطقه به نام عارف متصوّف، شمس تبریزی احداث گردد. خداوند متعال ماجورشان دارد.

۱۱ – موزه خوی :

 در قسمت جنوبی و مدخل حیاط کتابخانه عمومی شهرستان خوی، در کوچه نورالله خان، ساختمانی یک طبقه قرار دارد که تابلوی موزه خوی با سال تأسیس ۱۳۴۸ ﻫ .ش در بالای درب ورودی آن دیده می­ شود.  

این ساختمان موزه خوی می باشد که در آبان ماه سال مذکور تأسیس گردیده؛ اینجا موزه ­ای است مختلط، که در آن اشیاء تاریخی و هنری و مردم شناسی، در معرض تماشای مردم گذاشته شده است.

در تاریخ افتتاح آن بخشی از اشیاء، از طرف موزه ایران باستان تهران (موزه مادر)، به اینجا اهدا شد و بخشی دیگر تحت عنوان مکشوف از مرز بازرگان که در زیر­نویس ­ها نام داده شده و هنگام عبور قاچاق از مرز ضبط شده ­اند و تعداد اندکی از مخزن گنجینه ارومیّه به این موزه منتقل شده و بخش مردم شناسی را تشکیل می­ دهد.

با اینکه ساختمان موزه حقیر می ­نماید، ولی اشیاء منحصر به فردی در آن وجود دارد. از جمله کتیبه سنگی ای است که فرمان شاه طهماسب صفوی مبنی بر بخشودگی و تخفیف مالیات می­ باشد و نام خوی در آن آمده است و چند قلم اهدائی نیز توسّط اشخاص خیّر در بخش مردم شناسی قرار گرفته، که از آنها می ­توان به چند جلد کتاب خطّی نفیس اهدائی حجّت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسن بصیری اشاره کرد. اشیاء موزه خوی طبق نظر کارشناسان باستانی و اهل فن بسیار غنی بوده و در حدّی است که می ­توان روی آنها مطالعه کرد.

 مراجع:

در تهیّه و تدوین مجموعه حاضر، غیر از گفته ­ها و همکاری ­های مردم محل، که نگارنده همیشه مدیون یاری­ های مردم مهربان این دیار خوبان می ­باشد و بررسی و بازدید از آثار مورد بحث، از کتاب­ های مختلف، استفاده شده که مهمّ ­ترین آنها، به ترتیب زیر می ­باشد :

۱) آقاسی، مهدی. تاریخ خوی، تبریز، مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران، مهر ماه ۱۳۵۰شمسی

۲) آل داود، سیّدعلی. احوال و اشعار حریف جندقی خویی، انتشارات فتحی، تهران، ۱۳۶۶شمسی

۳) ابن حوقل. ایران (درصورﺓ الارض ) یا سفرنامه ابن حوقل، ترجمه و توضیح دکتر جعفر شعار، انتشارات امیر کبیر، تهران ۱۳۶۶ شمسی

۴) افشار سیستانی، ایرج. نگاهی به آذربایجان غربی، انتشارات نسل دانش، تهران، ۱۳۶۹شمسی

۵) انصاف پور، غلامرضا. ایران و ایرانی، کتاب فروشی زوّار، بدون نام شهر انتشار، ۱۳۶۳شمسی 

۶) اعتماد­السّلطنه، محمّد حسن خان. مرآﺓ البلدان، به کوشش دکتر عبدالحسین نوائی و میر هاشم محدّث، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۸شمسی

۷) باستانی پاریزی، دکتر محمّد ابراهیم، خاتون هفت قلعه، چاپ دوّم، انتشارات امیر کبیر، تهران،۱۳۵۶شمسی

۸) پور گشتال ،هامر. تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمه میرزا زکی علی آبادی، به اهتمام جمشید کیان فر، انتشارات زرّین، تهران، ۱۳۶۷شمسی

۹) خواند امیر. حبیب السیّر، زیر نظر دکتر دبیر سیاقی، کتابفروشی خیّام، تهران، ۱۳۶۲شمسی

۱۰) دیاکونوف. ا.م. تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورزی، انتشارات پیام، تهران، ۱۳۵۷شمسی

۱۱) ذکریّای قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، ترجمه با اضافات از جهانگیر میرزا قاجار، امیر کبیر، تهران،۱۳۷۳ شمسی

۱۲) رئیس نیا، رحیم. آذربایجان در سیر تاریخ ایران،انتشارات نیما، تبریز، ۱۳۶۸شمسی

۱۳) ریاحی، دکتر محمّد امین. تاریخ خوی، انتشارات توس، تهران، ۱۳۷۲شمسی

۱۴) سعیدی، علی اصغر خان. خوی و اروپائیان، از مجموعه یکی قطره باران، به کوشش احمد تفضّلی، چاپ مهارت، تهران، ۱۳۷۰شمسی

۱۵) شهرستانی، ابوالفتح محمّد بن عبد الکریم. الملل و النحل، تصحیح سیّد محمّدرضا جلالی نائینی، انتشارت اقبال، تهران،۱۳۶۲شمسی

۱۶) ضرغام، شهریار. گزارش های تلگرافی آخرین سال های عصر ناصر الدّین شاه، چاپ پوریا، تهران،۱۳۶۹شمسی

۱۷) صدر هاشمی، محمّد رضا. تاریخ جراید و مجلاّ ت ایران، انتشارات کمال، تهران، ۱۳۲۷شمسی

۱۸) محلا ّتی، شیخ ذبیح الله. مآثر الکبرا فی تاریخ سامرّاء، مطبعه الزّهرا فی النجف ، المحرّم ۱۳۶۸هجری قمری

۱۹) نصیری، بهروز. شمس تبریزی و دارالصّفای خوی، ناشر مؤلّف، تبریز، ۱۳۷۷شمسی

۲۰) نصیری، بهروز- عاشرزاده، زهرا. فرهنگ نام آوران خوی، انتشارات قراقوش، خوی ۱۳۸۰شمسی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه شما