زمستان…برف …نوید دوباره­ ی زندگی…..

دوباره آغاز می کنم زندگی را….با کنار زدن پرده….با تماشای زمین پوشیده از برف، از پشت قاب پنجره….با نوشیدن فنجانی قهوه داغ….. با گرمای آتش هیزم­ های داخل اجاق….و دلی گرم….

آری..زمستان آغاز شده است و آمدنش را با ریزش شاباش سپید بر سر زمینیان نوید می­بخشد….

زمستان…!این سپید جامه­ ی عظیم…! و ین فصل نهایی تقویم زندگی امان…!

آری….زمستان و سپیدی برف….زمستان و لبوی داغ در خیابان های گل آلود شهر…و زمستان و آدم برفی ها…!

فرقی نمی کند روز باشد یا شب… بارش دانه های الماس گونه برف، عجیب آرام می کند قلب آشفته ­ی زمینیان را….!

زمستان تنها یک فصل نیست….بلکه یک اتفاق گرم است…! آری…گرم برای آنهایی که دلهایشان گرم است. سرمای هوا تنها یک نشانه است برای آنهایی که سکوت و عظمت برف آنها را به خیابان می­کشاند…! برای آنهایی که عاشق خلق کردن و زندگی بخشیدن به موجودات سپید برفی همیشه پابرجا هستند….!

 آیا تا به حال کسی به این موضوع اندیشیده است که هر زمستان چه تعداد آدم برفی خلق می­شوند؟ آیا آمار جمعیت آدم برفی های همیشه خندان و رضایتمند از عمر کوتاه چند روزه­اشان برای کسی مهم است؟

 آدم برفی­ هایی که تنها لباسشان یک شال و کلاه پشمی است و تنها عضو متفاوت وجودشان، یک هویج…! ولی قیافه هایشان همیشه خندان است.!

به راستی تفاوت یک آدم برفی با یک آدم خاکی در چیست؟ مگر نه اینست که عمر هر دوی آنها به کوتاهی یک طلوع تا یک غروب است؟!

شاید بهتر آن بود که فرصت انسان های خاکی نیز تنها یک زمستان بود تا انسان خاکی بتواند به فاصله عبور از یک فصل به فصلی دیگر، قدر زیبائی های زندگی را بداند….! شاید گردش تقویم، انسان خاکی را چنین واداشته که خیال کند فرصت زیادی برای توقف در این جهان را دارد؟ شاید عمر همین آدم برفی­ هایی که امروز به آنها زندگی می ­بخشیم، طولانی ­تر از عمر یک انسان باشد؟! شاید آنها فرصت دیدار پایان زمستان را داشته باشند ولی ما انسان های خاکی نه؟!

به راستی زمستان چه پیامی برای ما می­ تواند داشته باشد؟ شاید زمستان، پیام مهم­تری از یادآوری کوتاهی عمرمان داشته باشد؟ شاید زمستان می ­خواهد در صفحه­ ای پاک و سپید دوباره بنویسیم سرنوشتمان را…!

آری فرصت دوباره نگاشتن سرنوشتمان در جهانی پاک و سپید….! چرا که این بر عهده ماست که انتخاب کنیم شادی بیافرینیم یا غم؟!

 به راستی که عمر یک آدم برفی یک فصل است و عمر آدم خاکی چهار فصل و تکرار چندین­باره این چهار فصل….! و چه زیباست که با نگاه به آدم برفی همیشه خندان یاد بگیریم که همیشه نظاره گر زیبایی­ های زندگی باشیم…

آری…شاید آسمان پیک نویدبخش زمستان را با کریستال­ های سپیدش برایمان فرستاده تا ما دوباره آغاز کنیم زندگی را….در جهانی پاک و عاری از درد و رنج….

به قلم: سمیه سیدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه شما